بازاریابی شبکه ای نتورک مارکتینگ
| ||
|
" پول خوشبختی نمی آورد. . . !!! " چند بار تا حالا این حرف رو شنیدید ؟ ولی آیا تا بحال به لحن خطرناک و معنی آن توجه کرید ؟ " پول خوشبختی نمی آورد " و یا " پول شما را از لحاظ معنوی فقیر میکند " و " شاید ما پولدار نباشیم ولی اقلاً ریاکار نیستیم " تا بحال به فرایند ناخودآگاه و ناهشیاری که در پشت آن جملات قرار گرفته ، توجه کرده اید ؟ برنامه ریزی که میتواند باعث تخریب موفقیت و کامیابی شما بشوند . درسته ! پول خوشبختی نمیاره ولی میدونید چیه ؟ فقر هم خوشبختی نمیآره ! فقر هیچ هنری نیست . فقر مردم رو وادار میکنه به دروغ ، کلاهبرداری ، دزدی و یا حتی کشتن همدیگه ! و ذاتاً هیچ ربطی به معنویت ، پاکی و نیکی نداره . ولی بهتون بگم که من تو فقر بزرگ شدم و خیلی هاتون که ویدیو رو می بینید هم تو فقر بزرگ شدید . ولی هیچ اجباری وجود نداره که تو فقر باقی بمونیم . این چیزی نیست که ما براش خلق شدیم ، ما برای رشد کردن و توسعه هشیاری هامون خلق شدیم . حالا تعریف من اینطوریه که : کامیابی محدود به پول و مادیات نمیشه ، بلکه مربوط به ذهن ما میشه ، و فقر هم به معنی نداشتن پول و مادیات نیست بلکه فقر هم مربوط به ذهن ما میشه . چند تا موضوع هستند که باید بهشون توجه کنید ، مردم فقط پول و مادیات رو می بینند ولی پول و مادیات فقط بخشی از معادله کامیابی هستند . بله خیلی چیز های دیگه هم تو دسته کامیابی قرار میگیرند ؛ طلوع خورشید ، غروب خورشید ، معنویت ، تعلیم و تربیت ، روابط مون ، سلامتمون ، و خیلی خیلی چیزای دیگه توی دسته کامیابی قرار میگیرند . ولی پول و مادیات هم قسمتی از معادله هستند ، چون اگه پول اجاره خونه تون رو نداشته باشید دیگه کامیابی هم ندارید ، اگه همش نگران کوپن پونصد تومنی باشید که باهاش نخود و لوبیا بخرید . دیگه نمی تونید نگرش برکت به زندگیتون داشته باشید پس پول و مادیات هم مهمند ، حالا ما بطور واضح قرار نیست پول و مادیات رو پرستش کنیم ، ولی قراره باهاشون چیکار کنیم ؟باهاشون زندگی کنیم . این تعریف منه : پول و مادیات ما رو خوشبخت نمی کنه ، کاری که پول و مادیات انجام میدهند اینه که به شما حق ابراز وجود میدهند که با اون شما به خوشبختی میرسید . اصلاً میدونید جریان کامیابی چیه ؟ کامیابی هرچیزیه که برای زندگی شما لذت و خوشبختی میاره ، و پول و مادیات به ما حق انتخاب میدهند ، گزینه می دهند ، فرصت می دهند که باهاشون زندگی کنیم و لذت زندگی رو تجربه کنیم . ثروتمندانه زندگی کنید ..... با تشکر از همکار و هم تیمی عزیز مهدی سعادتمند بازاریابی شبکه ای چيست؟
اول از همه ، این بیزینس همان چیزی است که از نامش پیداست : شبکه سازی ، بازاریابی و فروش . شبکه سازی "شبکه سازی" یکی از شعارهای دهة 90 است که در فرهنگ لغات ، اینگونه تعریف شده است : " ساختن نظامی غیر رسمی که از طریق آن ، اشخاصی که دارای علایق و منافع ِ مشترکی هستند ، در زمینه هایی مثل تبادل اطلاعات یا توسعه ارتباطات شخصی و حرفه ای به یکدیگر کمک می کنند ." در بازاریابی شبکه ای شما هر دوی اینها را انجام می دهید یعنی : هم به تبادل اطلاعات می پردازید و هم ارتباطات شخصی و حرفه ای خود را گسترش می دهید . هرچند در این بیزینس نظام شبکه ای به شکلی رسمی بنا می شود ، یعنی : · از طریق پاداش دادن به شما به سبب تبادل اطلاعاتی که منجر به فروش محصول می شود. · از طریق اختیار دادن به شما برای ساختن یک سازمان فروش شبکه ای به کمک ارتباطات شخصی و حرفه ای و همچنین کسب درآمد از طریق تلاش های موفقیت آمیز شبکة همکارانتان . بازاریابی به تمامی فعالیت های خلاقانه ای که انجام می گیرد تا یک فروشنده ، محصولی را به یک خریدار عرضه کند ، بازاریابی می گویند . به بیان ساده ، بازاریابی در بهترین حالتش ، ارائه پیشنهادی است که افراد نتوانند آن را رد کنند . بازاریابی سنتی ، شامل تبلیغات ، توزیع و ترفیع فروش است . اما در بازاریابی شبکه ای ، مستقیماً از طریق بازاریابی شفاهیِ تک به تک و شخصی ، به همه اهداف بازاریابی خود، نائل می شویم . در بازاریابی شبکه ای ، بیشترِ ابزار تبلیغاتی را که فروشندگانِ مستقل ، از آنها استفاده می کنند ، خودِ شرکت فراهم می سازد و همچنین به آنها آموزش می دهد که چه کاری باید انجام دهند ، اما این که این ابزار چگونه ارائه یا استفاده شوند دقیقاً به برنامه ای مربوط می شود که هر فرد برای ساختن بیزینس خودش دارد ! در این کار ، شما دو چیز را بازاریابی می کنید و پیشنهاد می دهید : · محصول · فرصت بیزینس . . . . بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب بازاریابی شبکه ای چه چیزی نیست ؟ بازاریابی شبکه ای ، یک طرح هرمیِ غیر قانونی نیست . در واقع ، هیچ سازمان هرمی شکلی ذاتاً غیر قانونی یا غیر اخلاقی نیست . هر سازمان توزیع کنندﮤ محصولات یا خدمات ، زمانی که از اندازﮤ خاصی بزرگتر شود ، ناگریز به شکل یک هرم در می آید ، هرمی با سطوح متعدد که هرچه به سمت پایین می روید ، بزرگتر می شود . تفویض اختیار ، باعث ایجاد یک هرم چند سطحی می شود . دولت ما نیز یک هرم چند سطحی است . مدارس نیز اینچنین هستند . تمامی بیزینس های موفق ، به علّت توزیع محصولات و خدمات ، نهایتاً شکل یک هرم چند سطحی را به خود می گیرند . موضوع (( هرم )) از اهمیت بسزایی برخوردار است . دولت ما ، خدمات را به سمت پایین هرم توزیع می کند و ما نیز در عوض ، از پایین و با آراء خود ، به دولت ، قدرت و اختیار می دهیم . شرکت های بازاریابی ، محصولات را به سمت پایین هرم توزیع می کنند و ما نیز از پایین و با پولهایمان به آنها قدرت می دهیم . بنابراین ، هرم ها یک جریان دو سویه را ایجاد می کنند : نخست به سمت پایین ، سپس به سمت بالا . ارزش به سمت پایین هرم و در عوض ، قدرت به سمت بالا جریان می یابد . اگر جریان ارزش به سمت پایین ، متوقف شود ، جریان قدرت نیز ( به شکل آراء و پولها ) به سمت بالا متوقف شده ، سیستم ، متلاشی می شود . نمونه ای از یک طرح هرمیِ غیر قانونی ، طرح پونزی است ؛ یک چرخة گردش پول که بر اساس دزدیدن پول از یکی و پرداختن آن به دیگری است . نمونه ای از یک طرح هرمیِ قانونی ، طرح تأمین اجتماعی است .... متن کامل در ادامه مطلب ادامه مطلب |
|
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ] |