بازاریابی شبکه ای نتورک مارکتینگ
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
بزرگترین رویداد تیم نیوشا ی سمنان حضور لیدر بزرگ میلاد حبیب الهی در جمع اعضای فعال تیم سمنان امروز یکی از بهترین روزها برای بچه های تیم سمنان بود. چون پس از 6 فعالیت در تیم ابر لیدر قدرتمند و موفق جناب "میلاد حبیب الهی ، ابر لیدر تیم همراهان اژدها "توانستن بعد از ماهها لیدر عزیزشون رو ملاقات کنند و از حضور گرم و پر شورش در سمنان کمال بهره رو ببرند. افتخاری برای ما بود که لیدرمون رو در کنارمون ببینیم.بی نهایت از لیدرمون سپاسگذاریم. جلسه ی آموزشی و انگیزشی که لیدرمان برای تیم سمنان برگزار کرد در رابطه با موضوع انشا "من برای چه اینجا هستم و چرا بازاریابی شبکه ای(mlm) " و پیدا کردن راهکارهای اساسی برای حل مسایل موجود بود. در پست بعدی چکیده ای از مطالب ارزنده ای که لیدر عزیزمان به تیم سمنان آموزش داد را خواهم گذاشت.
[ 23 / 10 / 1391برچسب:حضور میلاد در جمع بچه های تیم سمنان, ] [ ] [ .:*:. فرشاد مرادی .:*:. ]
جوان ترین میلیاردرهای جهان : ...... در ادامه مطلب
ادامه مطلب داستان زندگی ریچارد بروک یکی از بزرگان بازاریابی شبکه ای دنیا رییس شرکت بازاریابی شبکه ای آکسی فرش (Oxyfresh) نویسنده کتاب هنر بینش و انگیزه ی فردی من در یک مزرعه در چاوچیلای کالیفرنیا بزرگ شدم. در سن چهار سالگی چند عینک آفتابی از فروشگاه فردی به نام رِد دزدیدم. وقتی مادرم از من پرسید آن ها را از کجا آورده ام، حقیقت را به او گفتم. او هم مرا وادار کرد که عینک ها را به رِد پس داده و از او عذرخواهی کنم. خیلی سرافکنده شدم. در دبیرستان، کسی را که دوستش داشتم، در سینما کنارم نشسته بود؛ ما دست در دست هم بودیم، اما روز بعد او بدون هیچ مشکلی مرا "وِل کرد" و رفت. من نظام باورهای خود را بر اساس شرایط احمقانه و روزمره ای که به ندرت هم برایم پیش می آمد بنا نهاده و رفتار خود را منطبق با آن در پیش گرفته بودم. بر اساس نظام باورهایم برنده بودن کار سختی بود. من معمولاً منفی باف بودم. با این که والدین من ثروتمند، تحصیل کرده و مزرعه دار بودند، رفتار رقت بار و مغموم من، دست یابی به موفقیت را به کاری سخت و ناممکن بدل کرده بود. وقتی هفده ساله بودم، والدینم از یکدیگر جدا شدند. در این دوران من از مدرسه بیزار بودم، زیاد اهل درس نبودم و از سر کلاس جیم می زدم. معمولاً نمره ناپلئونی می گرفتم و به همین دلیل برای رفتن به دانشگاه نیز هیچ تلاشی نکردم. مدتی به این فکر کردم که نگهبان جنگل شوم تا این که یک روز فهمیدم برای این کار باید مدرک دانشگاهی داشته باشم و تازه در صورت داشتن مدرک، از هر 10 نفر، یک نفر می توانست در آزمون ورودی قبول شود. بالاخره با تقلب در امتحان، مدرک پایان دوره متوسطه را گرفتم و در پمپ بنزینی در ایالت کالیفرنیا مشغول به کار شدم. در همان پمپ بنزین زندگی می کردم و شب ها هم در وانت خود می خوابیدم. تا این که بعد از مدتی به خاطر این که دو شب پیاپی فراموش کردم درب جلویی پمپ بنزین را ببندم، اخراج شدم. جاه طلبی من کارم را به بزرگترین مرغداری جهان کشاند. یک فرصت شغلی با درآمد ساعتی 3 دلار، به علاوه مزایا، مرخصی و از همه مهم تر بازنشستگی. لحظه ای در پذیرش آن درنگ نکردم. شغل من خرد کردن مرغ هایی بود که از مقابلم عبور می کردند. تکه تکه کردن میلیون ها مرغ. این کاری بود که روزی 9-8 ساعت انجام می دادم. آن هم در محیطی که همیشه بوی پر خیس می داد و دمای قسمت های مختلف آن از زیر دمای انجماد (محل نگهداری مرغ های منجمد) تا دمای 120 درجه (محل کندن پَرهای مرغ ها) تغییر می کرد....بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب
با برترین های نیوشا نیک آشنا شوید! . . . . پس تصمیم گرفتیم خسته نباشیدهایمان را خرج کسانی که فقط حرف می زنند و باز حرف می زنند و حرف می زنند نکنیم! بهتر است "خسته نباشید!" را تقدیم مهرداد شکاری وعلی قزوینیان کنیم که علی رغم تحصیل و دغدغه های مرتبط با آن هر روز قوی تر و پر امیدتر از روزهای گذشته عمل کرده اند. امکانات نیوشانیک را از بهانه گیرانی که سالیان سال است تنها هنرشان جابه جا شدن از این سیستم به آن سیستم و از آن شرکت به این شرکت و توجیه ناکامی ها و سوزاندن فرصت ها و ندانم کاری و پافشاری بر راه و روش های غلط گذشته است، بگیریم و به امین ربیعی ها و ساناز امینیان ها و حمیدرضا عظیمی ها بدهیم که تحت نظر مسعود مجیدی مومن آبادی ها شهرستان رفسنجان را به یکی از بهترین شهرهای نیوشانیک تبدیل کرده اند. افتخار ما در نیشابور داشتن حسین غلامی است که به عنوان فردی فرهیخته و دانشگاهی نیوشانیک را انتخاب کرده است و از همان روزهای اول حاشیه ها را کنار نهاد و به جای حرف زدن عمل کرد. چه کسی باور می کرد که طبس در میان آن همه شهر و کلانشهر، بیست و پنجمین شهر ما از لحاظ فروش باشد و این مهم با دلسوزی ها و پیگیری های مرد عزیزی به نام مهدی قلی زاده میسر شد؛ پس در تحسین او شک نکنیم و به جای گشتن گرد جهان، یار را در خانه پیدا کنیم. زنجان، امروز به لطف حامد ایده لوئی و امیرحسین خلفی و محمد عینی و تلاش و پشتکار ایشان به یکی از پایگاه های مستحکم نیوشانیک تبدیل شده است و از همین تریبون دست آن ها را به گرمی می فشاریم. در خوزستان احسان بلدی فعالیت می کند که ظرف مدت 2 ماه از ورودش به سازمان بیش از همه افراد استان، فروش شخصی محصول داشته است و در کنار آن مجموعه ای ساخته است که روزبه روز فروش شان بیشتر و بیشتر می شود. حبیب الله صادقی بازاریاب برگزیده ما در شهر مشهد است و برایش آرزوی توفیق روزافزون داریم. از داشتن دوستانی مانند عباس جوانی و سایر اعضاء محترم خانواده ایشان به خود می بالیم که بازاریابی شبکه ای را در استان اصفهان به زیباترین شکل آن بومی و ایرانی نموده اند. چه کسی لایق تر از محسن فانیان برای حمایت؟ فردی کوشا و پرانگیزه که هم در فروش شخصی موفق بوده است هم در هدایت اعضاء زیرمجموعه اش. به راستی زحمات وی از هر جنبه قابل تقدیر است پس هم صدا به او دست مریزاد جانانه ای می گوییم. رضا نقی پور را از بیرجند با رکوردی جابه جا ناشدنی داریم؛ اولین ثبت نامی نیوشانیک که امروز در جایگاه دوم فروش شخصی شرکت ایستاده است. آیا این نشانه ای جز عزم راسخ و هدفمندی به عنوان لازمه اصلی تجارت ماست؟! نیوشانیک سمنان به واسطه تلاش ها و سیاست های فرشاد و کامبیز مرادی امروز آسمانی کاملاً آفتابی را تجربه می کند و از این ماه، کمتر روزی ست که نیوشانیک سفارشی از کامبیز مرادی نداشته باشد. برای ما بازاریابی شبکه ای همان تجارتی ست که سالار هراتی و رضا یار احمدی و امیرنوژن هدایتی و حامد معصومی در نیوشانیک تهران انجام می دهند و نه تنها در این پایگاه بلکه در همه ابعاد ممکن از آن ها حمایت خواهیم کرد و با آغوش باز پذیرای وجود گرم شان در همه دفاتر نیوشانیک خواهیم بود. وقتی حرف از شعبه کرمان به میان می آید باید پویا بنی اسدی و نیما بنی اسدی و کامبیز دولت آبادی را تحسین کرد که از روزهای نخست پیشتاز عرصه فروش بوده اند و نیوشانیک خدمت رسانی به این عزیزان را افتخار خود می داند و به صراحت آرزو می کنیم بستری باشیم برای رسیدن این مردان بزرگ به آرزوها و اهداف بلندشان ... در اصفهان محسن صادق زاده را داریم که مصمم و بی حاشیه 5 ماه با نیوشانیک بوده است و هر ماه فروش شخصی اش بیش از ماه قبل بوده است، محمدرضا تائبی پور وبابک آقاعلیان به راستی در اصفهان گل کاشته اند و ما هر آنچه از دست مان بیاید برای رشد و توسعه و پیشرفت ایشان دریغ نخواهیم کرد. خوشحالیم به داشتن بانوانی توانمند و مصمم همچون فاطمه ظهیری و نعیمه پورذوالفقار ... مفتخریم به حضور نوشین رئیسی در سازمان مان، به عنوان بانوی برتر نیوشانیک در اصفهان. یزد ما به لطف پایمردی و دلسوزی حسین حداد مرد خسته ناپذیر مجموعه نیوشا از 8 سال قبل تا به امروز، به سومین استان نیوشانیک از لحاظ فروش تبدیل شده است و روح الله خبیری و مهدی دهقان چناری و علی حاجی حسینی از استان یزد بی سر و صدا نفرات اول و سوم و پنجم فروش کل کشور نیوشانیک هستند و با زیرکی و هوشمندی به جای خرید شبکه ای به بازاریابی شبکه ای مشغولند.
از دکتر نصرالله حسینی نوید و مهندس علی محمدحسن باید گفت که علی رغم موقعیت شان در چارت جایگاهی، هیچگاه اصل جدایی ناپذیر بازاریابی شبکه ای یعنی فروش شخصی را فراموش نکردند و باعث شد امروز با افتخار اعلام کنیم..... متن کامل در ادامه مطلب.. نفرات برتر بر اساس معیار فروش شخصی ( لیست کامل در ادامه مطلب)
ادامه مطلب [ 14 / 10 / 1391برچسب:برترینهای نیوشانیک, ] [ ] [ .:*:. فرشاد مرادی .:*:. ]
Accept - پذیرا باشید بقیه در ادامه مطلب... ادامه مطلب [ 9 / 10 / 1391برچسب:مطالب آموزشی نگرشی, ] [ ] [ .:*:. فرشاد مرادی .:*:. ]
با مسائل زندگي چگونه مواجه شده و آنها را حل كنيم؟
ما انسانها در دنياي واقعي زندگي ميكنيم، دنيايي كه مملو از مسائل و مشكلات است كه روزانه با آنها مواجه ميشويم و بر كيفيت زندگي ما و لحظههاي عمرمان اثر گذارند. مسائل و مشكلات زندگي ما واقعيتهاي تلخي هستند كه از آنها گريزي نيست. مهم اين نيست كه مسئله و مشكلي نداشته باشيم زيرا براي ايجاد هيچ مشكلي و مسئلهاي ما كارت دعوت نميفرستيم بلكه مشكلات و مسائل طبيعي بوده و جزء جدائي ناپذير زندگي ما هستند. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با مشكلات و مسائل دست به گريبان خواهيم بود.
اگر خدا ميخواست كه ما بدون مشكل و مسئله زندگي كنيم هيچ مشكلي را سرراهمان قرار نميداد. نبايد انرژي خود را معطوف به اين كنيم كه چرا مشكلات و مسائل وجود دارند؟ مهم اين است كه چگونه با مسائل و مشكلات ، زندگي مسالمت آميزي داشته باشيم و از لحظههاي حل مسائل ايجاد شده لذت ببريم. انسانهاي موفق در هنگام بروز مشكلات و مسائل در زندگي شخصي، كاري و اجتماعي با بهرهگيري از نكات ذيل علاوه بر اينكه اسير آنها نميشوند بلكه بصورت مدبرانه و مقتدرانه در حل آنها تلاش مينمايند:
1. نوع نگاه به مسئله يا مشكل :
زندگي بدون مشكل فاجعه آميز است.... بقیه در ادامه مطلب... ادامه مطلب [ 6 / 10 / 1391برچسب:مطالب آموزشی نگرشی, ] [ ] [ .:*:. فرشاد مرادی .:*:. ]
مديريت زمان:
برنامه زماني مشخص براي نيل بـه اهداف مطلوب ميـبـاشد. اكنون براي آنكه قادر باشيد از وقــت خود به نحو احسن استفاده كنيد نكات زير را در زندگي خود بكار بنديد: 1- همواره فعاليتها و تكاليف روز بعد خود را از شب قبل برنامه ريزي كنيد و كارهايي كه بايد به انجام رسانيد را روي كاغذ يادداشت كنيد.
ادامه مطلب [ 6 / 10 / 1391برچسب:مدیریت زمان, ] [ ] [ .:*:. فرشاد مرادی .:*:. ]
فروش ماهرانه.... یک پسر تگزاسی برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از فروشگاههای بزرگ که همه چیز میفروشند (Everything Under a Roof) در ایالت کالیفرنیا رفت... مدير فروشگاه به او گفت : يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و در پايان روز با توجه به نتيجه كار در مورد استخدام تو تصميم ميگيريم. در پايان اولين روز كاري مدير به سراغ پسر رفت و از او پرسيد كه چند مشتري داشته است ؟ پسر پاسخ داد كه يك مشتري مدير با تعجب گفت: تنها يك مشتري ...؟ بي تجربه ترين متقاضيان در اينجا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است ؟ پسر گفت: 134,999.50 دلار مدير تقريبا فرياد كشيد : 134,999.50 دلار .....؟ مگه چي فروختي ؟ پسر گفت : اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرافيت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4 بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري ؟ گفت : خليج پشتي من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم. بعد پرسيدم ماشينتان چيست و آيا ميتواند اين قايق را بكشد؟ كه گفت هوندا سيويك من هم يک بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد مدير با تعجب پرسيد : او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي ؟
پسر به آرامي گفت : نه ، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بيا براي آخر هفته ات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد ! معجزه اعتماد به نفس
1. هنگامي كه براي اولين بار با كسي ملاقات مي كنيد در چشم هايش نگاه كنيد ، نامتان را به وضوح بگوييد و محكم با او دست بدهيد. 2. طريقه بر زبان آوردن نامتان هنگام معرفي خود به ديگران معياري است براي سنجش اين كه چقدر خودتان را دوست داريد و به خود احترام مي گذاريد. 3. هر كجا كه مي رويد پيش فرضتان اين باشد كه موفق مي شويد و انتظار داشته باشيد كه مورد محبت و توجه ديگران قرار گيريد. 4. شما بزرگ ترين معجزه طبيعت هستيد و هرگز نه در گذشته و نه در آينده نظير شما نبوده و نخواهد بود. 5. لازم نيست كه كسي غير از خودتان باشيد. فقط كافي است از كسي كه قبلاً بوده ايد بهتر باشيد. 6. زندگي را با واژه هاي خودتان تعريف كنيد و هميشه مثل بهترين كسي كه مي توانيد باشيد زندگي كنيد. 7. هيچ مشكلي وجود ندارد كه شما قادر به حل آن نباشيد، هيچ مانعي وجود ندارد كه شما قادر به از ميان برداشتن آن نباشيد و هيچ هدفي وجود ندارد كه شما قادر به رسيدن به آن نباشيد. 8. هر كاري را كه ديگري انجام داده باشد شما هم به احتمال زياد مي توانيد انجام دهيد به شرط آن كه شديداً طالب آن باشيد. 9. هيچ كس بهتر از شما نيست. فقط بعضي از افراد در زمينه هاي بخصوصي بهتر از شما پرورش يافته اند و دانش بيشتري كسب كرده اند. 10. اگر كاري ارزش انجام دادن داشته باشد، بايد آن را شروع كنيد ، حتي اگر در اوايل كار نتوانيد آن را به خوبي انجام دهيد. 11. اگر كاري ارزش انجام دادن داشته باشد بايد آن را با تمام وجود دنبال كرد. 12. براي رسيدن به هدفي كه براي خود تعيين كرده ايد مي توانيد هر چه را كه لازم است ياد بگيريد. 13. ذهن شما مثل ماهيچه عمل مي كند. هر چه بيشتر آن را به كار گيريد قوي تر مي شود. 14. يكي از راه هاي پرورش اعتماد به نفس اين است كه حتي وقتي مي توان محتاطانه عمل كرد ، شجاعانه و با اعتماد به نفس عمل كنيد. 15. انسان هايي كه اعتماد به نفس دارند ابتدا فكر مي كنند، تصميم مي گيرند و سپس عمل مي كنند. اگر..... کار روزانه و گذران عادی زندگی شما را راضی نمی کند. در جستجوی هدف و مسیری ارزشمند در زندگی هستید.
مشتاقید لحظات مجذوب کننده ی معنوی را تجربه کنید. آرزومند برقراری صلح / آرامش /صفا و محبت در جهان هستید. حس می کنید دنیا به یک باغ وحش یا بیمارستانی روانی به گستره کره خاکی تبدیل شده.
خواهان آزادی و رهائی از اسارت و قید و بند های آزار دهنده هستید. رویداد های زندگی چون امواج خروشان شما را به هر سو می کشاند. به اندازه کافی اعتماد به نفس ندارید.
در گیر خانواده ای مشکل آفرین یا رابطه ای نا سالم و نا خوش آیند هستید. احساس میکنید قربانی شده اید و روزگار بر شما جفا می کند. خود را بد اقبال می دانید و دنیا را جفا کار.
دیگران به سادگی شما را خشمگین و آزرده خاطر می سازند. اخبار رادیو تلویزیون و روزنامه ها شما را خسته / نومید /و افسرده می کنند.
از زندگی سیر شده اید و روزگار و سرنوشت را ملامت می کنید. زندگی شما از شور و نشاط خالیست.
و اگر خواستار دگرگونی هستید و نمی دانید از کجا آغاز کنید.
بهتر نیست: اول از خود بپرسید: با خود آشتی کنید!!
بند هائی را که خود به دست و پایتان بسته اید پاره کنید.
آرامش / سکون / صفا و قرار را در وجود خود بیابید.
[ 2 / 10 / 1391برچسب:مطالب آموزشی نگرشی, ] [ ] [ .:*:. فرشاد مرادی .:*:. ]
|
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ] |